تمــــــــــ ام قلــــ ب مــ ن

*❤*دختــران دریـــا*❤*

به وبلاگ ما خوش آمدید ...

 

تو با تمام قلب من نیومده یکی شدی

به قصد کشتن اومدی تمام زندگی شدی

بیا به قلب عاشقم بهونه ی جنون بده

اگه مثل من عاشقی تو هم به من نشون بده

من که بریدم از همه به اعتماد بودنت

دیگه باید چی کار کنم واسه بدست اوردنت

از لحظه ای که دیدمت بیرون نمیرم از خودم

دیگه قراره چی بشه بفهمی عاشقت شدم

درد منو کی میفهمی عاشقتم چون بی رحمی

دوری ازم تا رویا شی عاشقتم هرچی باشی

اگه به هم نمی رسیم تو با تمام من برو

همین برای من بسه که ارزو کنم تو رو

به من که فکر میکنی پر میشم از یکی شدن

همین برای من بسه که فکر می کنی به من



نظرات شما عزیزان:

عاشق تنها
ساعت10:49---14 آبان 1391
دوستان خوبم دوستون دارمپاسخ: ممنــــون از لطفتون

ساناز
ساعت12:34---10 آبان 1391




بايــد پـاي خـــــــــدا وســط باشــد

وگــرنه اين هــمه معــجزه ي معکــوس , کــار هــيــچ آدمــي نيســت ......!


پاسخ: قشنگ بود عزیـــزم ... مرسی اومدی


mohammad
ساعت23:17---9 آبان 1391
ღ آرامـــــش چیست؟؟!!



❀ نگاه به گذشته وشکر خدا...

❀ نگاه به آینده واعتماد به خدا..

❀ نگاه به اطراف وجستجوی خدا..

❀ نگاه به درون ودیدن خدا..



✿ لحظه هایت سرشار از بــــوی خـــدا✿


bahaneh
ساعت21:15---9 آبان 1391


یادمان باشد
تاوان کارهایمان
دامن عزیزانمان را
هم میگیرد
همچون ما که تاوان
یک لحظه غفلت آدم و حوا
را میدهیم


bahaneh
ساعت21:13---9 آبان 1391
بعضـی اشـک ها هستند ..!!

بــی دلیل بــی بهانـه یـک دفعــه نصف شبـی ...
عجیـب آدم را آرام میکننـد!!!


NeGIn
ساعت21:11---9 آبان 1391
من از طــــــرح نگاه تـــــو امید مبهمی دارم

نگاهتــــــ را نگیــر از من که با آن عالمـــــی دارم


NeGIn
ساعت21:09---9 آبان 1391
یه سری آدما هستن

که اگه تو زندگیت نبودن

الان داشتی با خیال راحت نفس می کشیدی !!!


bahaneh
ساعت19:27---9 آبان 1391

دختر: می دونی فردا عمل قلب دارم؟
پسر: آره عزیز دلم
دختر: منتظرم میمونی؟
پسر رویش را به سمت پنجره اطاق دختر بر میگرداند تا دختر اشکی که از گونه اش بر زمین میچکد را نبیند
پسر: منتظرت میمونم عشقم
دختر: خیلی دوستت دارم
پسر: عاشقتم عزیزم
بعد از عمل سختی که دختر داشت و بعد از چندین ساعت بیهوشی کم کم داشت هوشیاری خود را به دست می آورد، به آرامی چشم باز کرد و نام پسر را زمزمه کرد و جویای او شد.
پرستار: آر...ووم باش عزیزم تو باید استراحت کنی.
دختر: ولی اون کجاست؟ گفت که منتظرم میمونه
به همین راحتی گذاشت و رفت؟
پرستار: در حالی که سرنگ آرامش بخش را در سرم دختر خالی میکرد رو به او گفت: میدونی کی قلبش رو به تو هدیه کرده؟
دختر: بی درنگ که یاد پسر افتاد و اشک از دیدگانش جاری شد: آخه چرا؟؟؟؟؟؟ چرا به من کسی چیزی نگفته بود و بی امان گریه میکرد


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ دو شنبه 8 آبان 1387برچسب:,

] [ 19:29 ] [ ❤سايـــه و نستــرن❤ ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه

دانلود آهنگ جدید